پارت ۱ رمان عشقی سخت
بپر ادامه
سلام من مرینت دوپن چنگ هستم ۱۶ سالمه و عاشق یه پسر به اسم ادرین اگراست هستم من یه معجزهگر دارم و با کتنوار شهر رو نجات میدیم
یه روز دیگه داشتم با الیا رز و جولیکا برمیگشتم به خونه که یه ابر شرور پیداش شد الیا بازم رفت فیلم بگیره و بزاره تو کفشدوزک بلاگ من با جولیکا و رز موندم رفتیم تو یه کوچه واقعا نمیخواستم هیجان زده بشن برا همین گفتم پشتشون به من باشه وقتی پشت کردن گفتم
خالها روشن
و تبدیل شدم و رفتم رو یکی از خونه ها رفتم که باز اون گربه رو اعصاب رو دیدم 😐😐
🐾سلام مای لیدی
جوابشو ندادم اخمام تو هم بود ازش ناراحت بودم نزدیک بود بهم تجاوز کنه... گفت
🐾از اون ماجرا ناراحتی؟
🐞انتظار داری خوشحال باشم؟ من باید چند هزار بار بهت بگم من تو رو دوست ندارم ما فقط همکاریم
🐾پس بگو کیو دوست داری وگرنه ولت نمیکنم
🐞پووووفف
خوب معنیو این حرکتمو میدونست معنیش میشه:
دوباره با یکی دیگه دیدمش نمیخوام راجع بهش صحبت کنم
🐾خوب چرا اصلا بهت اهمیت نمیده؟
🐞چمیدونم...
ولی خوب معنیشو میدونست اون معنی به معنی کلمه هامو میدونه معنی چمیدونم:
خوب معلومه چرا باید از یه دختر مو ابی که نمیدونه کی هست و همش من من میکنه خوشش بیاد؟ تازه من بدون لباس مبدلم انقدرم سرسخت نیستم از خامه هم نرم ترم
🐾کی گفته موهای تو زشته؟
🐞والا اگه بخوام بیشتر توضیح بدم که هویتم فاش میشه
🐾پووووف
معنی این حرکتش یعنی تا کی مخفی کاری تا کی میخوای خودتو ازم مخفی کنی بسه دیگه
🐞کت... ببین... من واقعا نمیتونم عاشقت بشم...
کهیه تیر از همون ابر شروره خورد بهم افتادم زمین از دستم داشت خون میومد کت گفت
🐾مای لیدی حالت خوبه
🐞 خو... خوبم
دستمو با یه پارچه بستم و بعد از اینکه ابر شرور رو شکست دادیم روی یه خونه نشستیم و به ادامه بحص پرداختیم:
🐾خوب چرا نمیتونی؟
🐞چون که زیرا...
معنی حرفمو خوب میدونست:
نمیشه ادم عاشق دو نفر باشه
🐞ما فقط همکاریم...
🐾من خوب میشناسمت میدونم دوستم داری
🐞من کسی که دوسش دارم باهاش سرد نیستم
لب و لوچش اویزون شد و بهم نگاه کرد بهش گفتم
🐞ولی هی اگه بهم کمک کنی بهش بگم میزارم طعممو بچشی فقط برای ۱۰ ثانیه
نمیتونستم بفهمم خوشحاله یا ناراحت گفت
🐾باشه فقط بگو کیه
🐞آدرین اگراست
🐾از چیزی که فکر میکردم اسون تره... ببین باید بهش گل بدی، و بهش عشقتو ثابت کنی
🐞فکر خوبیه😍😍😍 ممنونم کت حالا میتونی طعممو بچشی
لبامون رفت رو هم بعد ۳۰ ثانیه جدا شدیم بغلش کردم و رفتم گل فروشی یه شاخه گل قرمز خریدم با یه نامه کیلیپسش کردم و دادم بهش بعدم برگشتم خونه و شب از خوشحالی خوابم نمیبرد
🐾🐾🐾🐾🐾🐾🐾🐾🐾🐾🐾🐾🐾🐾🐾🐾🐾🐾🐾🐾🐾🐾
هاها زود باور خیلی زور هویتش برام روشن شد دلم نمیخواست ناراحتش کنم ولی دلمم نمیخواست از مزه لبش دل بکنم برا همین بهش پیام دادم
🐾ممنون از نامه خوبت ولی باید بگم من یکی دیگه رو دوست دارم
🐾قربانت ادرین
سریع سین کرد جوابی نداد انگار ناراحت شده بود گفتم
اون لیدی باگه من عاشق لیدی باگم
🐞🐞🐞🐞🐞🐞🐞🐞🐞🐞🐞🐞🐞🐞🐞
وقتی گفت اون لیدی باگه خوشحال سدم گوشی رو خاموش کردم و خوابیدم فردا صبح همه چیز رو برای کت نوار تعریف کردم بغلش کردم و گفتم
ممنونم واقعا ممنونم
خواهش
بعدش رفتم پیش ادرین باهام سرد برخورد کرد (توجه ادرین همون کت نواره و فقط میخواد سر به سر مرینت بزاره)
بعدی: عصر